×
×

عشایر زادگانِ عاشق خدمت را تضعیف نکنیم

  • کد نوشته: 15440
  • 27 تیر 1404
  • زانا_ عشایر نوعی زندگی ایلیاتی است که چون آئینه ای به شفافیت آب و نورانیت آفتاب کرانه های ” عزت ، عظمت ، اقتدار ، سلامت و سادگی ” در آن پیدا و مبرهن است. کوچ طبیعت، آئین عاطفی ، همراهی گُل و گیا ، سترگی ، سادگی ، وطن پرستی و غیرت، شاه بیت […]

    عشایر زادگانِ عاشق خدمت را تضعیف نکنیم
  • زانا_ عشایر نوعی زندگی ایلیاتی است که چون آئینه ای به شفافیت آب و نورانیت آفتاب کرانه های ” عزت ، عظمت ، اقتدار ، سلامت و سادگی ” در آن پیدا و مبرهن است.

    کوچ طبیعت، آئین عاطفی ، همراهی گُل و گیا ، سترگی ، سادگی ، وطن پرستی و غیرت، شاه بیت غزل زندگی عشایرو صنعت روستایی است که در ایران و جهان متداول و موجود است.

    کانونِ کوچک اما با صفای عشایر با مدد نان حلال پدر و شیر پاک مادر حرم متبرکی است سرشار از ارزش‌های فرهنگی، هویت ملی ، ادبیات حماسی، توان اقتصادی و تعصب ایرانی که هزاران نخبه و نادره زمان در آن حِرم تربیت شده و هم اکنون در مناصب مهم استانی و کشوری و منطقه‌ای چون انوار الهی می‌درخشند که استاندار ایلام و معاونین و مشاورین ایشان و دیگر متولیان این مرز و بو م و مظهر سبک و سیاق زندگی در روستا و عشایراند.

    ثانیه های روز و ساعت‌های شب جامعه باریتم گامهای استوار عشایر معنا شده و با نَفَشان زمین و با تبسمشان آسمان را به ترنم وا داشته ، ماه به چادر شان نورمی بخشدو ستاره به آشیانه آنان نسیم نوازش هدیه میکند و باد نیزبا افتخار زلفشان را شانه می‌کند.

    برخلاف اندیشه های کُند و تحلیل های ناقص بعضی ها، عشایر زادگانِ روستا نشین بادلی پاک ، سینه ای بی کینه ، روحی لطیف، جسمی چالاک و فکری منزه بردامن دشت زینت افزای زندگی اقوام خویش اند و با صدای رود می رقصند، بانوای گنجشک پرواز کرده و روزی پاک خودرا از اوج آسمان بدست می آورند.
    کوچ نشینانِ نیک سیرت با دست تاولی و دلی سیر آب برقامت کوه ایستاده و بی اعتنا به معرکه میز و تشنگان معزول قدرت در دل سختی و دایره مرارت درس و فاداری از زمین و و آموزه صبوری از صخره‌های سنگ به ارث برده و برکت کارشان برتارک ایلام و ایران می درخشد.

    محض اطلاع نقادان کهنه کارو مدیران قلمدار، تلاش روستازادگان ( دکتر احمد کرمی ) عین لیاقت است و عبادت و شبانی و صحرانشینی هم نشان مرام و مردانگی نیاکان آنان و صدای دل انگیز زنگوله نیز شمیم شاد باش و آرامش جان تاریخ این سرزمین است.

    آن عزیز نقادی که عشایرزادگی استاندار محترم ایلام و دیوانداری خود را به رُخ کشیده و مقداری نیز ” از نزاکت شغل و رسالت قلم و زکاوت خود ”
    دور شده است یقینا التفات دارند که همه ما ایلامیان بر عصای عزت و ردای عشایری خویش تکیه نموده و افتخار می‌کنیم و بر اساس منویات حضرت امام ره ( عشایر ذخایر انقلابند و من یک تار موی کوخ نشینان را به کاخ نشینان نمیدهم )

    ” همنشینی گُل و سواری اسب ، مائده محبت و سایه سار ، دوار، عشایر و دامدارانِ کار آفرین بر مارک لباس و کیف چرم و کارت پول و هتل ۵ ستاره نازپرورده ها و مجریان دیروز و منتقدان امروز شرافت دارد.

    جالب است بدانیم که ایشان و دیگر اصحاب محترم قلم چگونه دیروز حاکمیت عشایرزادگان بعضا بومی و غیربومی با مدارج کارشناسی غیرمرتبط براستانمان را با جان و دل پذیرفته و چون پروانه گرد شمع معیو بشان میچرخیدند و اما اکنون بر فرزندان چابک و فرهیخته ایلام با عالی ترین مدارج علمی و با ممتد و موفق ترین سوابق و صلاحیت کاری خورده گرفته و آنان را ” به تیله بازی با ……در فلان روستا” شماتت می‌کنند؟

    تعجب از کسانی است که ادعای ولایتمداری دارند و در این برهه بسیار حساس که مقام معظم رهبری همه را به مراعات اتحاد جمعی در مقابله با غده سرطانی رژیم منحوس و صهیونی دعوت می‌کنند و آنان بر طبل اختلاف و تضعیف انسجام می‌کوبند.

    مگرنه اینکه وزرا ‌، وکلا و استانداران گذشته و حال استان ایلام همه تربیت شده سفره پربرکت روستا و عشایر بوده و خیلی ازدانایان و دانشمندان ، شخصیت‌های برجسته سیایی نظامی و پیامبران و پادشاهان لایق از دامن پاک روستا و صحرا برخواسته و ناجی زادگاه و مناطق و جوامع خودشده اند ؟

    “نتیجه ”
    هرگامِ عشا یرو ساکنان غیور روستای گنداب تفسیر صبراست و صلابت و صفا و صداقت و هر نگاه نجیبانه ” دامداران منطقه قدح
    ( زاد گاه استاندار ) نیز
    عزت است و اقتدار است و محبت و مراقبت که ادب و ابهت آنان “دکتر احمد کرمی” را از گزند حوادث روز گار مصون می‌دارد.
    آری : او عشایرنشینی عاشق پیشه است که به سمفونی کوچ و صدای گله و سودای رمه عادت دارد و در دل صحرا نماز اخلاص اقامه کرده و اکنون هم به یاری خدای و استعدادذاتی خود ، مربی پرچالشترین بازی‌های پیچیده فکری است و با دعای خیر همه ایلامیان در متلاطم ترین اقیانوسِ خدمت و ارادت ، نا خدائی می‌کند و به نوکری هم استانیهایش مفتخر است.

    نویسنده: سید حرمت الله موسوی مقدم
    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *