کودکانی که به واسطه کارهای خیابانی از ساده ترین و کم ترین بازی های خود به ناچار می گذرند و هر از گاهی در سطح شهر و یا در پیاده روها و یا پشت چراغ قرمزها به بازیهای کودکانه که جزوی از فطرتشان است میپردازند و به بی بی ادبی متهم میشوند و شاید از هر کس و ناکسی فحش و ناسزا می شنوند و خمیر مایه شخصیتشان لگدمال گردیده و با این رفتارهای نابخردانه دیگران زمینهساز مجرم شدنشان در آینده را فراهم میآورند.
کودکانی که در قوانین از آنها حمایت شده اما فراموش شدگان مجریانند؛ البته فراموش که نه بلکه در کمین نشستگانی که فردا روزی اینان که جرم و جنایتی مرتکب می شوند گریبان آنها را بگیرند آری بزرگ مردان کوچکی که کودک می نامیمشان؛
کودکانی که از کودکی جز کار، کار و کار چیزی عایدشان نگردیده است و شاید روزها و هفته ها و ماه ها بگذرد تا برخی ارگانها و نهادهای حمایتی در راستای پرکردن بیلان کاری خود توجهی هرچند مختصر به آنها داشته باشند.
کودکان آسیبپذیرترین اقشار جامعه هستند و حمایت از آنان میتواند از آسیبهای احتمالی جامعه جلوگیری کند. در این میان کودکان کار و خیابان به دلیل موقعیت اجتماعی خود باید از حمایت بیشتری از سوی جامعه برخوردار شوند.
ایران نیز از کودکان کار خالی نیست و دارای کودکان کم سن و سالی است که به دلیل معاش و کمک به اقتصاد خانواده مشغول به کار میشوند اما این کودکان به دلیل کم سن و سال بودن و عدم نظارت دستگاهها در بسیاری از موارد، استثمار شده و بر اساس ارزش واقعی کار خود حقوق دریافت نمی کنند؛ با توجه به اینکه در پیمان نامه حقوق کودکان به کارگیری کودکان در مشاغل سخت و همچنین استثمار آنان ممنوع است این پیماننامه کلیه سازمانها و ارگانهای دولتی و غیردولتی را ملزم به رعایت حقوق کودکان به ویژه کودکان آسیب دیده مانند کودکان کار و خیابان کرده است اما تقریباً در تمامی جوامع این حق کودکان که نباید کار کنند، نادیده گرفته شده و برخوردهای مناسبی هم از سوی جوامع با آنان نمی شود.
کودکان کار به دلیل فقر معیشتی و از روی اجبار، درس و تحصیل خود را رها کرده و مشغول به کار میشوند این کودکان اکثر مواقع از کار خود رضایت ندارند زیرا حقوق آنها از مقدار کاری که انجام می دهند بسیار کمتر است.
این کودکان در بسیاری از موارد خانواده هایی به سامان ندارند و ناهنجاری های خانوادگی زیادی را متحمل می شوند.
بیشتر کودکان کار به ویژه پسران شغل های خیابانی و دختران هم بیشتر درگیر کار منزل هستند که در بسیاری مواقع دارای شرایطی سخت هستند چراکه ساعت کار ندارند و از زمان بیداری تا هنگام خواب باید به کار مشغول باشند.
برای برنامه ریزی در راستای حمایت از ایشان نیازمند آمار دقیقی از آنها هستیم و طبق آمار کودکان کار در ایران بر اساس آمار رسمی که از سوی بهزیستی ارائه شده بیش از ۵۰ هزار نفر است اما آمارهای غیررسمی از ارقام نجومی خبر میدهند البته آمار دقیقی در مورد کودکان کار وجود ندارد چرا که وقتی یک سازمان جهانی آماری را درباره کودکان کار ارائه می دهد بدین معنا است که از وضعیت تمام کودکان دنیا مطلع است اما آیا آمار دقیقی از وضعیت کودکان کار ایران وجود دارد؟ وقتی که این آمار در دسترس نیست میتوان گفت که آمار آن سازمان بین المللی هم آمار دقیقی نیست؛ طبق برآورد یونیسف بیش از ۲۵۰ میلیون کودک کار در سراسر جهان وجود دارد اما در ایران به دلیل وجود کار در منزل و کارگاه های مخفی زیرزمینی آمار دقیقی از کودکان کار در دسترس نیست و مشکل آماری بیشتر شده و دسترسی به اطلاعات درست غیر عملی تر.
کودکان کار به دلیل عدم آگاهی، در بزرگسالی، افرادی بیسواد و کمسواد میشوند و این امر در تعیین شغل آنها تاثیر زیادی گذاشته به طوری که عمدتاً به کارهایی مشغول می شوند که توانایی آنها را بالا نمی برد و هیچ خلاقیتی در فرد به وجود نمی آورد در نتیجه فرصت ارتقای مقام و شغل را از آنها می گیرد.
در هر حال کودکان کار در میان ما زندگی می کنند و این واقعیتی است که اجتناب ناپذیر است و باید برای آن برنامه ریزی کرد؛ ارگانهای دولتی با حمایت از سازمانهای غیردولتی میتوانند گامی موثر در رابطه با کودکان کار و آموزش آن بردارند از سوی دیگر کم توجهی دولت به مقوله کودکان کار و خیابان و موازی کاری ارگانها و سازمانهای مرتبط آسیب زیادی به این کودکان و در بحث کلان به جامعه خواهد زد و جامعه را آبستن پرورش مجرمانی در آینده خواهد نمود.
فقر مالی خانواده ها، عدم تعادل اقتصادی و رشد ناکافی اقتصادی در کنار عدم برخورداری مناسب از توزیع ثروت ها از دلایل عمده بروز پدیده های ناهنجاری اجتماعی از جمله کودکان کار است که علاوه بر آسیب ها و صدمات فراوان روانی و جسمی که از ناحیه فعالیتهای حرفهای و به ویژه اشکال دشوار کار به کودکان کارگر وارد میشود به دلیل ممنوع بودن اشتغال به موجب قوانین و مقررات موجود از شمول مفاد قوانین کار و تامین اجتماعی نیز خارج هستند.
پدیده کودکان کار و خیابانی امروزه در بیشتر نقاط جهان مسئلهای نگرانکننده و بحرانی به شمار میرود و نگرانی شدیدی را در تمام جوامع در بر داشته است اما این مشکل فقط مختص به کشورهای جهان سوم نیست بلکه کشورهای پیشرفته و در حال رشد نیز با آن دست و پنجه نرم می کنند بنابر تعریف سازمان فرهنگی ملل متحد (یونیسف) کودکان کار به کودکان کارگری گفته می شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می شوند و بر این اساس کار کودک نزد اکثر قریب به اتفاق کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی می شود.
به یقین به وجود آمدن پدیده ای به نام کودکان کار و خیابانی مستلزم بروز بسیاری از نارسایی های اجتماعی دیگر نیز هست به جز مهاجرت تعداد زیاد و از هم پاشیدگی خانواده، آزار های جنسی و روانی در خانواده و بیرون از آن، بی سوادی والدین و فقدان مهارتهای حرفهای والدین از مهمترین دلایل وجود کودکان کار و خیابانی به شمار می رود.
در پایان باید متذکر شد که برای برنامه ریزی دقیق و راهبردی در راستای کاهش این آسیب اجتماعی، نیازمند آمار دقیق و رسمی از کودکان کار هستیم که متاسفانه هنوز آمار دقیقی از آن در دسترس نیست با توجه به اینکه در سالهای اخیر خط فقر بسیار بالاتر رفته و خانواده های بیشتری را درگیر این موضوع نموده عملاً تعداد کودکان کار و خیابانی در راستای کمک و حمایت به اقتصاد خانوار بیشتر و بیشتر شده و به طور قطع و یقین افزایش تعداد کودکان کار و خیابانی و دوری آنها از فضای آموزش و پرورش، زمینه ساز و مستعد به وجود آمدن آسیب های اجتماعی در آینده ای نه چندان دور خواهد شد که عملاً اگر دولتمردان امروز بتوانند با اقدامات پیشگیرانه از افزایش تعداد این کارگران جلوگیری نموده و آنها را به آغوش گرم خانواده هایشان بازگردانند یقیناً هزینه هایی که در آینده نه چندان دور برای حفظ امنیت و جلوگیری از بزهکار شدن اینها باید نمایند کمتر خواهد بود.
نشست تعاملی مسئول سازمان بسیج ورزشکاران کرمانشاه با فعال رسانهای استان درباره توسعه فرهنگی و ورزشی








دیدگاهتان را بنویسید